[موسيقى] هم آقایان سخنرانی قبل از من دیدن که درباره تقد محض میان واقعیت و رویا صحبت من الدفاع بحث عنه هو که سان الهی بحث در ایران اختیار حیال وراس ما بتونیم دانش پدر مادرمون بخوایم و بعد از ظهر شخصيه از موت رسانه عندي که حوالترین کتاب چون با داستان هیستوری با استوری با ارتباط داشت اتفاقاً همین تاریخ وس [موسيقى] پر از حادثه شکاف‌های في [موسيقى] وجه مح تحس بس او كثير [موسيقى] هدف هو كثير طرح شوف قد احيانا في حياه الله فيش خاطفين [موسيقى] منح محمد مختص جدا [موسيقى] مار [موسيقى] كان مهم [موسيقى] ابراهيم وافتحات ...

سال ۱۳۷۴ پدر من یک دوچرخه‌ای برام خرید که این دوچرخه سایزش یه سایزی بود که تیوپش توی دهدشت گیر نمیومد و باید از احتمالاً بهبهان گیر میومد. نزدیک‌ترین شهر ما بهبهان بود. پدر من یه خاربارفروشی داشت که برای تأمین جنس مغازهش هر دو یا ۳ هفته یه بار می‌رفت بهبهان و قرار شد توی سری بعدی که رفت برای من اون تیوپ دوچرخه رو بیاره.رفت و وقتی برگشت من بی‌صبرانه منتظر بودم که تیوپ دوچرخه برسه. تیوب رسید ولی سایز سایز اشتباهی بود و من یا باید صبر می‌کردم تا دو سه هفته دیگه که خیلی صبر جانکاهی بود یا باید خودم یه کاری می‌ک ...